![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
من مطمئنم که «تولید محتوا کاری بسیار پولساز و آینده دار است! » و « غیر ممکن است تولید محتوا بلد باشید و در بدترین شرایط ممکن درآمد ماهانه ی میلیونی نداشته باشید! » و… هزار و یک جمله شبیه اینها می توانیم در مورد مزایای تولید محتوا بگوییم ، اما مشخصا تا زمانی که ندانیم تولید محتوا چیست ؟ چگونه می توانیم از تولید محتوا پولسازی کنیم یا به یک فرد مشهور و برند در تولید محتوا تبدیل شویم ؟!
پس اگر شما به تازگی عبارت تولید محتوا به گوش تان خورده است و یا یک تازه وارد در تولید محتوا هستید شاید اصلا ندانید که مفهوم واقعی تولید محتوا چیست ؟
و مشخصا تا زمانی که ندانید تولید محتوا چه چیزی هست و چه چیزی نیست بازی پولسازی از تولید محتوا را 3-0 باخته اید!
این روزها همه به نوعی در حال تولید محتوا هستند . شما چه طور؟
خانمی خانه‌دار هر روز در اینستاگرام عکس های غذاهایش را منتشر میکند و در مورد نحوه پخت آنها برای مخاطبانش کپشن می گذارد ، نوجوانی که عشق موسیقی رپ دارد، درباره گروه‌ها و خواننده های رپ مورد علاقه‌اش در شبکه های اجتماعی پُست میگذارد، یک سخنران مشهور از تجربه اش در فن بیان و سخنوری میگوید ، استاد فیزیک یا شیمی یک مدرسه آموزش هایش را برای شاگردانش منتشر میکند ، یک دکتر مغز و اعصاب از تجربیاتش در عمل جراحی مغز برای بیمارانش میگوید و خاطرات روزهای سخت پزشکی را برای مخاطبانش به اشتراک میگذارد ، پسری چادر سر میکند و ویدئو ضبط میکند و دیگران را می خنداند و تبدیل به یک اینفلوئنسر میلیاردر اینستاگرامی میشود ، کسب و کاری برای معرفی برندش مسابقه ای راه می اندازد و از مخاطب دعوت میکند تا با شرکت در این مسابقه جایزه های باور نکردنی ببرد، موسسه خیریه ای برای جذب افراد خیر و کمک های مردمی گزارشی از کودکان بی سرپرست و کارهای خیرخواهانه اش منتشر میکند، …
پس همه ما به نوعی در طول روز در حال تولید محتوا و انتشار آن هستیم ، اما کسی از بین ما می تواند موفق و پولساز شود که بتواند مخاطب بیشتری جذب کند و مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهد.
![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
تولید محتوا چیست ؟
چرا باید دقیقا بدانیم تولید محتوا چیست ؟ !
تا وقتی ندانیم تولید محتوا چیست قطعا درک درستی از بازاریابی محتوا نخواهیم داشت ،هیچ شناختی از چگونگی درگیر کردن مخاطب هدف نخواهیم داشت و در نهایت هم بازی را به رقبا واگذار میکنیم و شکست خورده به غار تنهایی و افسردگی خودمان می رویم .
دانستن ارزش تولید محتوا در دنیای آنلاین امروز با دانستن این که دقیقا چه چیزی تولید محتواست اتفاق می افتد.
بله! تا زمانی که کسی یا چیزی را درست نشناسیم هیچ وقت به ارزش واقعی اش پی نخواهیم برد.
استاد ذنی در کوهستان زندگی می کرد
روزی جوان کوه نوردی که راه را گم کرده بود به نزد او آمد و پرسید : استاد! راه قله کوه از کدام طرف است؟
پیرمرد لبخندی زد و در پاسخ گفت : این کوهستان چه زیباست . سالک گفت : من که از کوه نپرسیدم ، از راه قله کوه پرسیدم . پیر گفت : جوان، تا ماورای کوه را در نیابی نمی توانی راه را بیابی .
تولید محتوای حرفه ای به ما کمک میکند که بِرند شویم و دیده شویم
همه ما عاشق دیده شدن هستیم!
“ تصور کنید یک سخنران انگیزشی هستید و با کلی ذوق و شوق به بالای سن رفته اید و می خواهید یک سخنرانی عالی برای مخاطبین ارائه بدهید .
اما هنوز جمله اول شما از زبان تان بیرون نیامده است که نیمی از جمعیت سالن خالی می شود !
حس از این بدتر هم مگر داریم ؟!
شما چندین ماه تمام برای ارائه این سخنرانی کار کرده اید . از تفریح و لذت های زیادی زده اید تا مطالب با ارزشی برای این سخنرانی پیدا کنید …
در این لحظه انقدر گرفتار جنگ داخلی در درون خودتان می شوید که بقیه سخنرانی را هم از دست می دهید و زمانی به خودتان می آیید که از این همه فشار روی تخت بیمارستان زیر سرم هستید!
…
تولید محتوا هم چیزی شبیه سخنرانی است!
قطعا هیچ کدام از ما دوست نداریم همچین حالی را تجربه کنیم . نیمه رها کردن محتوا توسط مخاطب و بستن صفحه هم چیزی شبیه این حال برای نویسنده یا تولید کننده محتواست . پس برای اینکه همچین حسی را هیچ وقت تجربه نکنید باید تولید محتوا را به شکل حرفه ای انجام دهید .
پس به عنوان یک تولید کننده محتوای حرفه ای باید بتوانید غیرجذاب ترین و خسته کننده ترین موضوعات را به بهترین شکل ممکن به خورد مخاطب بدهید و برایش جذاب کنید!
یک داستان واقعی در مورد پاپ کورن و تولید محتوا!
“آرت سیلورمن به پاکتی از پاپ کورن روی میز کارش خیره شده بود و از بویِ بدِ روغنِ قلابی حالت تهوع عجیبی داشت . او محقق یکی از موسسات غیر انتفاعی در CSPI بود و چند سالی بود در این مرکز در خصوص آموزش همگانی تغذیه و آنالیز محصولات خوراکی از لحاظ مضر بودن تحقیق میکرد .
متخصصان تغذیه طبق آخرین یافته های علمی به این نتیجه رسیده بودند که هر فرد در رژیم روزانه مجاز است فقط ۲۰ گرم چربی اشباع در روز دریافت کند و در غیر این صورت سلامتی او ممکن است دچار مشکل شود .
سیلورمن و همکارانش طی بررسی های زیاد و نمونه برداری از پاپ کورنی که در دکه های مستقر در سینماها به فروش می رسید و آنالیز میزان چربی ترانس آنها به این نتیجه رسیدند که میزان چربی اشباع این پاپ کورن ها در یک لیوان کوچک حدود ۳۷ گرم است !!
و این یعنی چربی اشباعی که یک نفر با خوردن یک لیوان پاپ کورن جذب بدنش میشود تقریبا به اندازه ۲ روز خوردن غذاهای چرب است .
قطعا افراد کمی در جامعه مفهوم « ۳۷ گرم چربی اشباع » و ضررهای آن را می توانستند درک کنند . پس گفتن این خبر به این صورت هیچ دردی را دوا نمی کرد . و این همان اتفاقی است که در خصوص اکثر توصیه های پزشکی و سلامتی می افتد .
فرض کنید این خبر را به این شکل اعلام میکردند: یک لیوان پاپ کورن معادل ۳۷ گرم چربی اشباع دارد . خب که چی ؟! ۳۷ گرم خوب است یا بد ؟ حتی اگر بد است خیلی بد است یا تا حد قابل قبولی بد است ؟!
پس عبارت « ۳۷ گرم چربی اشباع » یک عبارت بی مفهوم برای بسیاری از افراد جامعه است و جزو جمله هایی است که بدون هیچ تاثیری از این گوش شنیده میشود و از آن گوش در میشود و اتفاقا بیشتر باعث بی تفاوت شدن افراد جامعه میشود چون عبارتی به شدت خشک و دانشگاهی است و برای افراد زیادی از جامعه هیچ جذابیتی ندارد .
اما سیلور من و همکاران به جای گفتن این جملات تکراری، در چند مکان پر رفت و آمد غرفه ای گرفتند و میزی چیدند به این شکل که یک طرف میز یک لیوان پر از پاپ کورن گذاشتند و طرف دیگر یک صبحانه بسیار مفصل چرب شامل ژامبون ، تخم مرغ ، شیر پر چرب و… ناهاری شامل یک ساندویچ همبرگر مک دونالد دوبل ، یک ظرف پر از سیب زمینی سرخ کرده و یک شام مفصل تر شامل استیک گوشت ، همراه با مخلفات سنگین و چند دسر پر چرب و… و با یک طراحی خلاقانه نشان دادند که یک لیوان پاپ کورن چربی مضری معادل این همه غذای چرب دارد !
به نظر شما چه کسی ممکن است بعد از دیدن این پیام سلامتی همچنان زمانی که به سینما میرود باز هم با همان هیجان سابق به سمت دکه پاپ کورن فروشی برود ؟!!”
زمانی می توانید ادعا کنید که یک تولید کننده محتوای حرفه ای هستید که بتوانید کاری کنید که مخاطب شما دیگر هرگز پاپ کورن نخورد !!
داستانِ دزدیِ کلیه با یک فنجان قهوه !
دیوید دوست یکی از دوستان ما به خاطر نوع کارش روزهای زیادی را در مسافرت سپری میکند . او به تازگی برای شرکت در یک جسله کاری به سفری رفته بود . در روز آخر سفر قبل از پرواز چند ساعت وقت اضافی داشت و تصمیم گرفت به کافه ای برود و این زمان را در کافه سپری کند . دیوید در افکار خودش غرق بود که فردی نزدیک او شد و پیشنهاد داد که با هم قهوه ای بخورند . دیوید در ابتدا از این پیشنهاد تعجب کرد اما چاره ای جز پذیرش این دعوت نداشت. آن فرد بدون لحظه ای تامل به پیشخوان رفت و با دو فنجان قهوه بازگشت . دیوید قهوه را نوشید و دیگر هیچ چیزی بعد از آن را به یاد نمی آورد !
این تنها چیزی بود که او قبل از اینکه خودش را در وان حمام هتل پر از یخ ، گیج و منگ ببیند به یاد می آورد .
با تعجب و بی خبر از همه جا نگاهی به اطراف انداخت تا بلکه متوجه شود در وان حمام غرق در این همه یخ چه میکند ؟
یک یادداشت بود با این مضمون :
«تکان نخور . فقط به اورژانس زنگ بزن »
دیوید تلفن همراهی که کنار میز گذاشته شده بود را برداشت و به اورژانس زنگ زد موقعیت خودش را توضیح داد . تمام انگشتانش از سرما کرخ و بی حس شده بود . فقط به حرف های مسئول اورژانس گوش میکرد . او به طرز عجیبی این موقعیت برایش آشنا بود . شروع کرد به راهنمایی دیوید و گفت : « آقا لطفا با دقت و آرام به کمر خودتان دست بزنید آیا لوله ای از قسمت پایین کمرتان بیرون زده است ؟»
او به آرامی و با ترس دستش را به پشتش برد و در عین ناباوری دید که بله لوله ای از پشتش بیرون زده است !
مسئول اورژانس گفت : « اصلا نترسید ، یکی از کلیه های شما از بدنتان خارج شده است! باید بدانید که در این شهر یک باند سارقین اعضای بدن فعالیت میکنند و این بار شما را هدف قرار داده اند .ماموران اورژانس در راه اند . شما فقط به هیچ وجه از جایتان تکان نخورید !
حالا سایت را ببندید ( البته برای خواندن بقیه مطلب دوباره برگردید ها ؛-) ) و بعد از یک ساعت این داستان را برای اولین نفری که کنارتان هست تعریف کنید. قطعا مو به مو می توانید این داستان را برای دوست تان تعریف کنید .
غیر ممکن است یکبار این داستان را بخوانید و آن را تا سالها به یاد نیاورید !
حالا این داستان را با این متن مقایسه کنید :
انجمن فراگیر به صورت طبیعی خود را معطوف بازگشت سرمایه می کند که می تواند بر اساس تجربیات کنونی مدل شود .عاملی که بر جریان وارده بر موسسه فشار می آورد این است که اغلب کمک کنندگان برای کسب اطمینان از پاسخگویی ، هدف گذاری و الزامات قطعی برای اهدا کردن پول وارد بازی می شوند…..
باور کنید من به شخصه حتی نمی توانم یکبار درست و کامل این متن را از رو بخوانم چه برسد به اینکه بفهمم چه میگوید و از من به عنوان مخاطب چه می خواهد ؟
اگر می خواهید محتوایی که تولید میکنید مخاطب را به صورت یک زلزله 8 ریشتری بلرزاند و وادار به اقدام کند باید محتوایی مثل متن اول تولید کنید نه محتوای کسل کننده و اعصاب خورد کن دوم!
پس بیایید انقدر تمرین ، تمرین و تمرین کنیم که بتوانیم محتوایی تولید کنیم که فهمیده شود ، به یاد آورده شود ،اثری ماندگار باشد و در نهایت نظر و رفتار مخاطبانمان را تغییر دهد .
![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
چگونه تولید محتوا کنیم ؟
اما رسیدیم به یک سوال مهم : چگونه تولید محتوا کنیم ؟
1- در تولید محتوا ساده و خودمانی باشید
یکی از اصول اولیه در ماندگاری یک محتوا سادگی آن است . سادگی یک مفهوم به ظاهر ساده و در عین حال اتفاقا پیچیده در تولید محتوا و کپی رایتینگ است . زمانی که شما یک جمله تاثیر گذار چند کلمه ای را منتشر می کنید که احساس مخاطب را قلقلک می دهد و سال ها آن را به یاد می آورد ، شاید از دید افراد غیر حرفه ای این فقط یک جمله ساده چند کلمه ای باشد ولی ممکن است ماه ها یا شاید سالها از عمر خود را صرف رسیدن یا پرورش همین جمله چند کلمه ای کرده باشید
پس قبل از هر چیزی لازم است مفهوم کلیدی یا محوری تولید محتوا و ایده خودمان را پیدا کنید تا بتوانیم به ساده ترین شکل ممکن آن را به مخاطب ارائه بدهیم .
یکی از کارهایی که یک تولید کننده محتوای حرفه ای باید به خوبی انجام بدهد هرس کردن محتوا و حذف کلمات زائد است . یعنی اگر ۱۰۰۰ کلمه در مورد موضوعی نوشته اید باید بتوانید آن را تبدیل به ۱۰۰ کلمه کنید در شرایطی که به مفهوم آن و درک مخاطب لطمه ای نزند و حتی یک تولید کننده محتوای حرفه ای تر فردی است که می تواند از همین ۱۰۰ کلمه هم فقط یک جمله بیرون بکشد که عصاره کل محتوا باشد .
2- در تولید محتوا باید غیر منتظره باشید
یکی از اصول تولید محتوای تاثیرگذار این است که باید دقیقا مخالف انتظار مخاطب پیش برویم و بر خلاف انتظار و منطق مخاطب محتوا تولید کنیم . مثلا اینکه برای نشان دادن ضرر یک غذای پرچرب و غیر مغذی بخواهیم با تولید محتوای نصیحت وار همراه با چند تحقیق علمی بخواهیم روی عادات غذایی مخاطب تاثیر بگذاریم یک رویایی بیش نیست و اتفاقا با این کار ولع فرد را برای خوردن غذای پر چرب بیشتر میکنید. اما اگر مثلا آن را شبیه سازی کنید با یک قطره سم مهلک مار که در آن واحد می تواند مخاطب را بکشد یا چیزی شبیه به این مخاطب را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهید .
اما علاوه بر غیر منتظره بودن که منجر به هوشیاری و تمرکز مخاطب میشود باید برای اینکه افراد با محتوا همراه شوند اشتیاق و کنجکاوی هم در مخاطب ایجاد کنید . یکی از راه های آن ایجاد شکاف در دانش و اطلاعات افراد است .
3- در تولید محتوا باید معتبر باشید
زمانی که یک دکتر متخصص در تلویزیون در مورد روش های پیشگیری یک بیماری صحبت میکند به احتمال بیشتری مردم حرف او را قبول میکنند حتی اگر نادرست باشد . بالعکس اگر یک فرد عادی در خصوص آخرین راه های به روز جراحی صحبت کند مردم به احتمال خیلی کم تری به حرف های او اعتماد میکنند حتی اگر کاملا از لحاظ علمی هم درست باشد .
مشخصا منطقی نیست که در مورد محتواهایی که به صورت روزمره تولید می کنیم ، هر روز دنبال یک مرجع صلاحیت دار بگردیم بلکه برای اعتبار بخشیدن به محتوا یا ایده هایمان باید کاری کنیم که مخاطب خودش این ایده یا محتوا را بیازماید و به نتیجه مطلوب برسد . عبارت « به شرط چاقو » که هندوانه فروش ها از قدیم استفاده میکردند هم دقیقا بر طبق همین اصل است ! مخاطب را واردار کنید که ایده های شما را اجرا کند و نتایجش را ببیند تا به شما ایمان بیاورد !
4-در تولید محتوا ملموس باشید
ملموس صحبت کردن تنها راهی است که می توانیم مطمئن شویم که محتوای ما برای همه مخاطبان مان معنی واحد و مشخصی دارد و همه از آن یک برداشت میکنند. پس برای تولید محتوا حتما به این مورد توجه کنید که محتوا در چهارچوپ قابل درک برای همه مخاطب ها نوشته شود .
شما باید بتوانید با تویلد محتوا احساسات مخاطب را قلقلک بدهید . اما باید بدانید که این سخت ترین قسمت تولید محتوا است چون دقیقا باید تشخیص بدهیم که باید روی چه بخش هایی از احساس مخاطب کار کنیم و کدام حس او را تحریک کنیم . و این روزها انقدر مخاطب تحت تاثیر محتواهای زیاد است که کاملا مغزش عایق ورود محتوا شده است و به این راحتی ها نمی توانید احساسات او را تحت تاثیر قرار بدهید .
6-در تولید محتوا داستان بگویید
تحقیقات زیادی نشان میدهند که تمرین ذهنی برای یک موقعیت خاص یا به عبارتی زندگی کردن لحظه به لحظه یک موقعیت به صورت ذهنی و در رویا و خیال می تواند به فرد کمک کند تا در مواجهه با آن موقعیت در حالت واقعی خیلی بهتر عمل کند . بنابراین در تولید محتوا اگر ما داستانی برای مخاطب تعریف میکنیم دقیقا مانند این است که با شبیه سازیِ پرواز، او را آماده پرواز اصلی کرده ایم و ذهن او را آماده پذیرش سریع تر و موثر تر کرده ایم . پس تا جایی که می توانید برای مخاطب مثل شهرزاد قصه گو داستان بگویید .
برای زنده نگه داشتن کسب و کارتان باید تولید محتوا کنید
همه ما می دانیم که این روزها کلید اصلی موفقیت کسب و کارها و به دام انداختن مخاطب در قلاب خودشان فقط و فقط یک عبارت دو حرفی به نام ” محتوای جذاب “ است . تولید محتوای جذاب و منحصر به فرد بر عکس ظاهر ساده اش بسیار کار سخت و وقت گیری است
این روزها انقدر فضای اطراف ما پر از محتوا و در عین حال بی محتوا شده است که اگر هدف ما برندسازی شخصی یا تجاری و یا افزایش فروش و موفقیت در کسب و کار باشد باید بلد باشیم جوری تولید محتوا کنیم که مخاطب بتواند از بین همه این نویزها صدای ما را بشنود و پیام ما را بگیرد.
یک محتوای مخاطب پسند و جذاب باعث :
میشود.
و همه اینها یعنی موفقیت در کسب و کار و رسیدن به ثروتی نامحدود .
با تولید محتوای هوشمندانه می توانید در تعامل با مخاطب خودتان باشید ، با او حرف بزنید ، به حرف هایش گوش کنید و خلاصه یک ارتباط دو طرفه و دوستانه با مخاطب برقرار کنید و در نهایت کسب و کار خود را رونق دهید و فروش کسب و کارتان را افزایش دهید.
![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
روش های تولید محتوا
تولید محتوا کار سختی است؟
از خودتان بپرسید چند تجربه مختلف را به علت این که شناختی از آن نداشتید و فکر می کردید سخت است کنار گذاشتید؟
برای دانستن این که تولید محتوا واقعا چیست باید بدانیم تولید محتوا بعد از خوردن و خوابیدن راحت ترین کاریست که هر کسی مرد یا زن پیر یا جوان کودک یا بالغ در زندگیش انجام میدهد. از صبح به خیر اول صبح به کسی که دوستش دارید گرفته تا وقتی به فروشنده سوپر مارکت لیست مایحتاجی که لازم دارید را می گویید، از لحظه ای که در سر کار در یک جلسه عادی صحبت میکنید تا زمانی که با دوستتان در کافه در باره مهم ترین مسایل زندگیتان صحبت میکنید همه و همه در حال تولید محتوا هستید.
موافقید؟
پس خیلی هم سخت نیست به شرط این که بدانید تولید محتوا واقعا چیست.
بیایید کمی عمیق تر شویم.
وقتی اول صبح به کسی که دوستش دارید صبح به خیر می گویید به مخاطب هدفی که او را کاملا میشناسید موضوعی را منتقل میکنید تا حس شما را درک کند. این کار او را وادار به واکنشی میکند که شما انتظار دارید.
این ساده ترین تعریف تولید محتوا بود.
تولید محتوا نکرده اید اگر ….
در تولید محتوا باید هدف پیام مشخص باشد و گرنه تولید محتوا نکرده اید!
اگر بدون این که مخاطب هدفی داشته باشید مطلب مبهمی را بدون انتظار خاصی به کسی بگویید یا بنویسید یا به هر طریقی منتقل کنید، تولید محتوا نکرده اید.
در تولید محتوا باید شفاف و واضح حرف بزنید و گرنه تولید محتوا نکرده اید!
حالا یک سوال. اگر به جای صبح به خیر، عصر به خیر میگفتید واکنش مخاطب شما چگونه بود؟
قطعا گیج میشد. نمیتوانست بفهمد که واقعا دارید عصر بخیر میگویید و یا شوخی میکنید.
پس پیامی که منتقل میکنید باید کاملا شفاف باشد. پس تا وقتی مبهم سخن بگویید یا بنویسید تولید محتوا نکرده اید.
در تولید محتوا باید راه انتقال پیام تان به مخاطب را بدانید و گرنه تولید محتوا نکرده اید!
فرض کنید امروز یک میهمانی دارید و برای پذیرایی کردن از میهمانان تان نیاز دارید این چند قلم جنس را بخرید : یک شیشه خیار شور ، یک شیشه سس مایونز ، یک بسته نان تست ، یک بسته نمک . اما چون همیشه سابقه فراموشی دارید اینها را لیست می کنید و در یک برگه کوچک می نویسید و با خودتان می برید که بتوانید به فروشنده سوپر مارکت سر کوچه تان بدهید تا مطابق این لیست چیزهایی که نیاز دارید را به شما بدهد .
مشخصا وقتی به فروشنده سوپر مارکت لیستی از چیز هایی را که میخواهید می گویید، به مخاطب هدفی که نیازی از شما را برطرف میکند اطلاعاتی از نیازهایی که دارید و او میتواند آن ها را برطرف کند می دهید و انتظار دارید واکنش او تهیه اقلام مورد نیاز شماباشد.
در این مورد، تولید محتوا با چه چیز اتفاق می افتد؟
با تهیه لیست. اما آیا تهیه لیست کافی است؟ خیر!! البته که خیر. یعنی این فقط کافی نیست که شما یک لیستی تهیه کنید و در جیب تان بگذارید بلکه باید به محض اینکه به مخاطب تان رسیدید ( اینجا سوپر مارکتی سر کوچه ) لیست تان را به او بدهید تا او با خواندن آن بفهمد شما به چه چیزهایی نیاز دارید در غیر این صورت هیچ کسی علم و غیب ندارد که بفهمد شما چه چیزی نیاز دارید و می خواهید او چه کاری برای شما انجام دهد .
پس در فرآیند تولید محتوا هم تا زمانی که شما نتوانید پیام تان را به مخاطب انتقال بدهید و با او به اشتراک بگذارید او متوجه پیام شما نمی شود . پس یکی از فاکتورهای مهم در تولید محتوا انتشار محتوا است . فرآیند تولید محتوا با اعلام لیست به فروشنده صورت می گیرد. تا زمانی که مخاطب هدف تان را پیدا نکرده اید و پیام را به او نرسانده اید فرآیند تولید محتوا صورت نمیگیرد. مخاطب شما و بقیه آدم های روی کره زمین نمیتوانند ذهن شما را بخوانند. پسپیام شما باید برسد. پس تا وقتی ارتباط برقرار نکرده اید تولید محتوا صورت نگرفته است.
روزی استاد بزرگی همرا با شاگرد ارشدش کنار رودخانه ای قدم می زدند. او رو به شاگردش کرد و گفت : ” به این ماهی ها که در رود شنا می کنند نگاه کن ! آنها واقعا دارند لذت می برند ” شاگردش متعجب پاسخ داد : “استاد، شما که ماهی نیستید ! چگونه می توانید بفهمیدکه آنها واقعا٬ از آب لذت می برند. ” استاد گفت ” تو که من نیستی ! . . . تو چگونه می دانی که من نمی دانم ماهی ها دارند لذت می برند ؟ “
تا زمانی که مخاطب هدف ما دقیقا متوجه نشود که چه میخواهیم تولید محتوای ما کاملا ناقص و بی نتیجه خواهد بود.
در تولید محتوا باید مخاطب هدف مشخصی داشته باشید وگرنه تولید محتوا نکرده اید
برگردیم به بقیه داستان بالا . حالا فرض کنید اگر اشتباهی شما به جای اینکه لیست را به اکبر آقا بقالی سر کوچه بدهید به اضغر آقا میوه فروش محل می دادید می توانستید به چیزهایی که می خواهید برسید ؟ مشخصا نه .
پس پیدا کردن مخاطب هدف صحیح هم به اندازه تولید محتوای درست و رساندن پیام اهمیت دارد. پس پیام شما باید به مخاطب درست برسد. پس تا مخاطب خود را نشناخته اید تولید محتوا بی مورد است.
لطفا این جمله را بارها بخوانید.
آیا تولید محتوا = نوشتن یک متن و نویسندگی
در حقیقت هر زمان که مربی فوتبال کنار زمین سوت میزند، مادری بعد از خطای فرزندش انگشتانش را به نشانه تهدید برای فرزندش تکان میدهد، مدیری در محل کار به کارمندش اخم میکند، راننده تاکسی با سر به مسافر اشاره میکند که مسیرشان به هم می خورد همه در حال رساندن پیام هایی تعریف شده به مخاطبان هدفی مشخص هستند.
مثال بالا به خوبی نشان میدهد که تولید محتوا خروجی های مختلف دارد. متن ، صوت، تصویر، زبان اشاره و…
![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
پس همین جا و یک بار برای همیشه از فکر این که تولید محتوا فقط نوشتن یا تایپ کردن است و بعد از آن همه چیز تمام میشود؛ بیرون بیایید.![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
چه کار کنیم که پیام ما در تولید محتوا صحیح و سالم به مخاطب برسد ؟
با پیشرفت تکنولوژی و سرعت پیدا کردن اطلاعات ، مخاطبان بی حوصله تر می شوند و از طرفی با سرعت گرفتن سرسام آور اطلاعات سلیقه مخاطبان هدف شما ارتقا می یابد. پس در همین چند دقیقه ای که این متن را میخوانید مخاطبان هدف شما توسط تولید محتوا های گوناگون در حال تغذیه ذهنی هستند.
همه میدانیم که این جریان اطلاعات 100% مفید نیست و شامل هزاران کلمه بی اهمیت و یا به قول مطبوعاتی ها زرد است. ذهنی که با اطلاعات پر شده باشد مملو از قضاوت است و به همان راحتی محتوای تولید شده توسط شما را هم قضاوت میکند. پیامی که قضاوت شود این خطر را دارد که به راحتی با مطلب بی ارزشی که قبلا خوانده یا دیده یا شنیده شده اشتباه گرفته شود و راهی سطل زباله شود .و به همین سادگی و به همین سرعت مخاطب خودتان را از دست خواهید داد.
پس پیام شما باید جلب توجه کند تا زنده به مقصد برسد. پیامی که جلب توجه نکند محتوا نخواهد شد.
شاید حالا فهمیده باشید که چرا برخی از اوقات هیچ حرفی برای گفتن ندارید؟ و چرا نمیدانید با چه کسی مشورت کنید.
نداشتن محتوای شفاف و مخاطب هدف مناسب خیلی اوقات ضمیر ناخوداگاه ما را وادار به سکوت میکند.
مهمترین نکته در روشهای تولید محتوا انتخاب روشی است که احساسات مخاطب را قلقلک میدهد
وقتی همه شرایط اولیه تولید محتوا رعایت شد، تازه می رسیم به برانگیخته کردن احساسات.
مخاطب شما تا جایی که من میدانم از فلز و چوب نیست. آدم است. احساسات دارد. از چیز هایی خیلی خوشش می آید و به چیز هایی علاقه ندارد. تولید محتوا برای او باید چیزی نامریی را منتقل کند. چیزی که توجهش را جلب کند. چیزی که احساس خوبی به او بدهد.
محتوا باید ساده و سرراست باشد.پیام شما برای ایجاد احساسات باید ساده باشد. محتوایی که پیچیده باشد محتوا نیست.محتوای پیچیده مثل بار کج می ماند، به مقصد نمی رسد.
چرا با راه اندازی یک سایت حرفه ای باز هم حساب بانکی تان خالی است ؟
این روزها همه ما در مورد کسب درآمدهای نامحدود از کسب و کارهای آنلاین زیاد شنیده ایم ، به همین خاطر به محض اینکه یک ایده کسب و کار آنلاین به ذهن مان می رسد شروع میکنیم به رویا پردازی در اولین فرصت دنبال یک طراح حرفه ای سایت می گردید و یک سایت با گرافیک زیبا و کاملا خلاقانه بالا می آورید ، بعد هم شروع میکنید به بارگذاری محصولات یا خدمات تان در سایت و منتظر می مانید که همان روز اول در فروش طوفانی به پا کنید و مرزهای فروش را بشکنید و کارت بانکی تان تا شب پر از پول باشد . اما متاسفم . باید بگویم این روها این داستان در حد خیال و رویایی بیش نیست و واقعیت موفقیت کسب و کارهای آنلاین به همین سادگی ها هم نیست که هر کسی با بالا آرودن یک سایت هر چند زیبا و حرفه ای بتواند درآمدهای میلیونی داشته باشد .
شما اگر به این شکل پیش بروید بدجوری زمین می خورید و به سختی می توانید بلند شوید .
شما به نظر خودتان همه راه را درست رفته اید و کسب و کار خودتان را از حالت فیزیکی و سنتی به آنلاین تغییر داده اید و خلاصه همه چیز مهیای ثروت مند شدن و موفقیت شماست ولی یک مشکل بزرگ وجود دارد و آن هم این است که : همچنان حساب بانکی تان خالی است چون هیچ کسی محصول یا خدمات شما را نمی خرد.
هر برنامه ای برای چند سال آینده پیاده کرده اید به جایی نمی رسد و شما می مانید و هزینه هایی سرسام آور که نمی دانید از کجا باید آنها را تامین کنید .
با مشورت چند نفر از دوستان شروع به تبلیغات می کنید و یک بنر تبلیغاتی را در چند سایت تبلیغاتی منتشر میکنید . یک دفعه بازدید سایت شما چند برابر میشود اما حتی یک نفر هم از شما خرید نمیکند و بعد از مدتی دوباره در سایت تان پرنده پر نمی زند و انگاری که هزینه تبلیغات را هم دور ریخته اید .
اما یکباره با تغییر مسیر و چیدن یک استراتژی جدید همه چیز تغییر میکند و متحول می شود !!
اگر گفتید این استراتژی جدید چیست ؟
بله درست است .
تولید محتوا و تبدیل محتوا به ثروت
متن فوق یک سناریوی با پایان شاد به سبک فیلم های هالیوودی نیست. اتفاقی است که این روزها – بله حتی در این شرایط سخت امروز- بارها برای کسب و کارهای نوپا و حتی با سابقه بالا می افتد. همین بازار امروز ایران در بسیاری از ظرفیت هایش مملو است از کسب و کارهای تازه نفسی که با رعایت همه جوانب برندینگ و مارکتینگ نتیجه نمی گیرند و بعد از مدتی افول با برنامه ریزی تولید محتوای بسیار قوی به سرعت پر طرفدار می شوند.
اما شاید هر فردی چه آشنا با فرآیند تولید محتوا و چه نا آشنا ، بپرسد مگر این تولید محتوا چه کار خاصی میتواند برای کسب وکار نوپای ما انجام بدهد که قبل از آن انواع دیگر بازاریابی و تبلیغات نتوانسته اند؟
- آیا این موج تولید محتوا که از بلوغ شبکه های اجتماعی در ایران آغاز شده یک تب زودگذر است؟
- مثلا الان تولید محتوا و کپی رایتینگ و بازاریابی محتوا در بورس است چند سال بعد نیز همچنان روی بورس خواهند ماند؟
- آیا سرمایه گذاری بر روی تولید محتوا یک مد گذرا نیست؟
پاسخ خیلی از این پرسش ها از نبود اعتماد کافی به فرآیند تولید محتوا و همین طورعدم میل به تغییر در وجود ما سرچشمه می گیرد.
- آیا حاضرید برای تغییر کسب و کارتان هر کاری انجام بدهید؟
- آیا به قدرت کلمات واقفید؟
- آیا آماده تغییر در کسب وکارتان هستید؟
اگر تا اینجای این مقاله را خوانده اید مطمئنم پاسختان به تمامی این پرسش ها مثبت است حتی اگر تردید هایتان با شما باشد.
شاید برای گذر صحیح از این تغییر نیاز به این باشد که فواید تولید محتوا را یک به یک بدانید. بعد با هر کدام از اهدافتان آن ها را مقایسه کنید و نهایتا بر اساس هر کدام از این تغییرات در کسب و کارتان برای آغاز تغییر تصمیم بگیرید.
![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
فواید تولید محتوا
1– تولید محتوا کمک میکند خودتان را سریع تر به مشتری معرفی کنید
وقتی تولید محتوا میکنید فرصت دارید با حوصله و دقت و بر اساس تمام چیزهایی که مخاطبتان نیاز دارد درباره شما بداند خودتان را به او معرفی کنید. فرصت می کنید تجربیات واحساسات خودتان را نسبت به محصول یا خدماتی که ارائه می کنید بر اساس میزان علاقه و نوع انتظار مخاطبانتان بگویید و با این روش دیگر درگیر زیاده گویی یا خلاصه نویسی های ناخواسته که باعث ابهام در ذهن مخاطب یا خستگی و بی حوصلگی او نمی شوید.
2- تولید محتوا شما را سر اصل مطلب می برد
خیلی از مواقع وقتی برای نخستین بار میخواهیم به کسی که با کسب و کار ما آشنا نیست درباره اهمیت و ویژگی های کسب و کارمان اطلاعات بدهیم شاید کمی سخت باشد که از کجا شروع کنیم و با توجه به کمبود زمان نتوانیم همه آن چه را که در ذهن داریم بیان کنیم و در نهایت تا مدت ها حسرت از دست رفتن یک ارتباط مناسب را بخوریم. اما فرض کنید که بتوانید با تولید محتوای حرفه ای و مناسب همان فرد به ظاهر از دست رفته را یک راست و دقیق با مطالبی که لازم است درباره کسب و کار شما بداند آشنا کنید. حالا فرصت دارید به اندازه ای که لازم است از کلمات دقیق و صحیح برای معرفی درست خود و کلماتتان استفاده کنید.
به کمک تولید محتوا می توانید از Elevator pitches یا ارائه آسانسوی استفاده کنید
فرض کنید شما به صورت اتفاقی با مخاطب تان در یک آسانسور سوار شده اید و فقط به مدت ۳۰ تا ۹۰ ثانیه فرصت دارید که تا پیاده شدن او از آسانسور خودتان یا محصول یا خدمات تان را برای او تعریف کنید . به او چه می گویید ؟
Elevator pitches یا ارائه آسانسوری به شدت در تولید محتوا و بازاریابی دیجیتال به درد ما میخورد . خصوصا در مورد صفحاتی که نیاز به ارائه آسانسوری در مقابل ارائه طولانی و حوصله سر بر دارند .
تولید محتوای حرفه ای به شما کمک میکنند که در زمان تولید محتوا ایده و مغز اصلی پیام تان را دقیقا مثل یک ارائه آسانسوری عالی در کمترین زمان ممکن به مخاطب بگویید .همین طور کپی رایتینگ به شما کمک میکند در سریع ترین زمان ممکن به مخاطب بگویید : چرا محصول شما برای او بهترین انتخاب است .
3-تولید محتوا باعث می شود جذابیت های خدمات یا محصول شما بسیار واقعی تر به مخاطب نشان داده شود
وقتی از جادوی کلمات به همراه ریزه کاری ها و پیچیدگی های خلاقانه طراحی استفاده میکنید هر چیزی میتواند با قدرت و صدای بلندتری به سمع و نظر مخاطب برسد. حالا تصور کنید در صورتیکه چند ویژگی مهم کسب وکار و برند خودتان را با ادبیات نوشتاری ترغیبی صحیح معرفی کنید آن ویژگی ها بسیار واقعی تر در ذهن و حافظه مخاطبانتان ثبت می شوند.
همیشه این خطر وجود دارد که ویژگی های محصول شما در سایه تبلیغات غلط یا عدم رعایت اصول درست نوشتاری نادیده گرفته شوند و یا مخاطبتان در واقعی بودن این ویژگی ها تردید کند. هر چقدر ویژگی های بیان شده توسط شما با ذهنیت مخاطب کمتر هم خوانی داشته باشد این مشکل پر رنگ تر خواهد شد. چاره کار کار کردن روی هنر کپی رایتینگ و بیان هنرمندانه این ویژگی هاست.
4-با تولید محتوا (از نوع حرفه ای اش) شما فرصت کافی برای تغییر سلیقه مخاطب به سبک مورد نظر خودتان دارید
این مورد مهم ترین نقش تولید محتوا برای کسب و کارهایی است که در بازار رقابتی بسیار پیچیده و حساسی رقابت میکنند. فرض کنید شما یک کتاب آموزشی بسیار مناسب برای دانش آموزان چاپ کرده اید و نمیخواهید در بازار بسیار آشفته و شلوغ کتاب هاب کمک آموزشی کشورمان گم شوید. تولید محتوای مناسب برای معرفی و ترغیب خوانندگان شما برای استفاده از این کتاب لازم و حیاتی بوده ولی متاسفانه کافی نخواهد بود. شما باید کاری کنید که تعداد زیادی از دانش آموزان سبک خواندن شان را تغییر دهند .
این رویکردی بود که انتشارات اندیشه سازان در دهه 70 و انتشاران خیلی سبز در دهه 80 شمسی در بازار کمک آموزشی ایران به کار برد و باعث فتح بازار و قلب دانش آموزان علامند به پیشرفت آموزشی شد. اندیشه سازان با تغییر رویکرد دانش آموزان به سمت خواندن پاسخ نامه های واقعا تشریحی در تست ها سبک مطالعه آن ها را به سمت عمیق تر نگریستن به دروس (چیزی که هیچ انتشاراتی حتی به آن اشاره هم نمی کرد) پیش برد. از طرفی انتشارات خیلی سبز نیز با تغییرات بنیادین در سبک تالیف و ادبیات تالیف کتاب، رابطه میان کتاب و دانش آموز را به چیزی بیشتر از کتاب و شاگرد پیش برد.
۱- قدرت در تولید محتوا در ساده نویسی است نه پیچیدگی
در تولید محتوا قرار نیست ما متنی بنویسیم که جایزه نوبل ادبیات بگیریم یا یک کتاب تخصصی برای دانشجویان دکترای یک رشته تخصصی بنویسیم . در تولید محتوا هر چه قدر ساده تر و خودمانی تر بنویسید موفق تر می شوید . هر چه ساده تر یک مطلب حتی پیچیده و تخصصی را به مخاطب ارائه بدهید نشان دهنده این است که شما در تولید محتوا و کپی رایتینگ حرفه ای تر هستید .
و این ساده سازی فقط به معنی استفاده از کلمات پر تکرار و ساده نیست . بلکه باید مفهوم اصلی محتوا را تا جای ممکن ساده کنید . جوری که مخاطب با یک مرور پیام اصلی شما و محتوا را بگیرد
۲- برای موفقیت در تولید محتوا باید یک بانک ایده برای خودتان بسازید
یکی از مهمترین وظایف شما به عنوان یک تولید کننده محتوا این است که یک کلکسیون کاملی از ایمیل ، آگهی تبلیغاتی ، محتوای جذاب و خلاصه هر چیزی که به عنوان یک محتوای عالی و خاص به چشم شما می آید جمع آوری کنید . این بانک ایده می تواند باعث نجات شما از نا امیدی در زمان هایی باشد که حس می کنید هیچ چیزی برای نوشتن و ارائه ندارید و به نوعی مغزتان بلوکه شده است .
اما اگر بخواهید یک کلکسیونر باشید لازم است روزها و ساعت های زیادی را صرف اینکار کنید .
قطعا پیشنهاد من هم این است که خودتان اینکار را انجام دهید اما اگر وقت و زمان کافی برای جمع آوری نمونه های موفق تولید محتوا و کپی رایتینگ را ندارید ما برای شما اینکار را کرده ایم و در کتاب فرمول های تولید محتوا این ایده ها را برای شما جمع آوری کرده ایم.
۳- در تولید محتوا و کپی رایتینگ باید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید !
Lampropoulos زمانی که در آغاز کارش در زمینه کپی رایتینگ بود متوجه شد که برای موفقیت یک ایمیل یا هر محتوایی در کپی رایتینگ فقط کافی نیست که از توصیه نامه ها استفاده کنیم ، توجیه قیمت بیاوریم و… بلکه لازم است احساسات مخاطب را هم درگیر محتوا کنیم .
پس هر زمان که تصمیم گرفتید محتوایی تولید کنید یا به عنوان تبلیغ نویس یا کپی رایتر یک متن تجاری بنویسید به این فکر کنید که این محتوای شما در حال حاضر چه احساسی از مخاطب را می تواند قلقلک بدهد ؟
مشخصا تنوع احساسات و روش های ایجاد آنها متفاوت است اما بهتر است مهم ترین و عمیق ترین آنها را در کپی رایتینگ و تولید محتوا بشناسیم:
ترس
طمع
گناه
حس مالکیت
خشم
آزادی
خودستایی و حس خوب نسبت به خود
۴- در تولید محتوا باید مدیریت زمان بلد باشید وگرنه نهایت این است که یک درآمد بخور و نمیر داشته باشید
این یک اصل قطعی است که اگر در مدیریت زمان مهارت کافی نداشته باشید قطعا نمی توانید تولید کننده محتوای پولسازی هم باشید چون اگر قرار باشد هر روز یک مقاله ۵۰۰ کلمه ای بنویسید در نهایت می توانید یک در آمد بخور و نمیر داشته باشید نه اینکه محتوا را به ثروت تبدیل کنید .
5-در تولید محتوا باید هرس کردن محتوا و حذف کلمات زائد را بلد باشید
همانطوری که در بدن وجود چربی ها باعث زشت شدن و ناموزون شدن فرم بدن میشوند و نه تنها هیچ خاصیتی ندارند بلکه مضر هم هستند ، کلمات اضافی و بی فایده هم دقیقا در تولید محتوای پست وبلاگ و عنوان نویسی برای آن همین نقش را دارند .
پس بهتر است برای قشنگ شدن و روی فرم شدن محتوا کلمه زدایی کنید ، یعنی کلمات زائد و اضافی و غیر مفید را حذف کنید . و بعد از حذف کلمات اضافی، کلمات قدرتمند را جایگزین آن کنید .
آنتوان دوسنت اگزوپری : « طراح زمانی متوجه میشود به نقطه ایده آل خودش رسیده است که چیزی برای حذف نمانده باشد نه اینکه چیزی برای اضافه کردن نمانده باشد »
6-در تولید محتوا و کپی رایتینگ ، باید قلاب منحصر به فرد خودتان را پیدا کنید
زمانی که از Parris Lampropoulos در مورد روند تبلیغ نویسی و کپی رایتینگ پرسیدند این طور پاسخ داد که : « قبل از هر چیز به سراغ سایت هایی مثل Forbes ، Fortune و Business Week و … می روم و شروع میکنم به خواندن مقالاتی که این سایت ها در ابتدا پیشنهاد میکنند . بعد یک کار عجیب انجام میدهم و آن هم نوشتن یک لیست بولت دار از تمام چیزهایی که در این مقالات فریبنده و جذاب هستند و ممکن است تا به حال به گوش کسی نخورده باشد و یا غیر معمول و عجیب و غریب به نظر برسد .
این کار به من قلاب اصلی را میدهد ، حالا نوشتن خیلی راحت میشود چون با داشتن ستون اصلی دیگر فقط نیاز به شاخ و برگ دادن به آن دارم و نوشتن داستان اصلی خیلی سخت نیست .»
7- باید بالاخره به ترس تان از تولید محتوا غلبه کنید
همه تولیدکنندگان محتوای مبتدی زمانی که می خواهند شروع به تولید محتوا کنند یک نگاه برگشت به عقب دارند و دائم این ترس و استرس را دارند که نوشته شان مخاطب نداشته باشد یا اصلا مخاطب از نوشته های آنها خوشش نیاید .
اما قدرتمند ترین نویسندگان آنهایی هستند که هیچ ترسی از نوشتن ندارند ، نه اینکه نداشته باشند نمی گذارند که این ترس به آنها غلبه کند و مانع نوشتن آنها به طبیعی ترین شکل ممکن شود .
ترک این حالت شاید در حرف راحت باشد اما قطعا در عمل سخت است و نیاز به تمرینات خاصی دارد تا بتوانید سطح جدیدی از ارتباطات را با مخاطب خودتان برقرار کنید .
8- مهارت تولید محتوا دقیقا مانند رانندگی است !
برای اینکه یک تولید کننده محتوای حرفه ای شوید حتما نباید یک نویسنده حرفه ای باشید!
و اتفاقا بسیاری از نویسندگانی که کتاب های پر فروشی دارند نتوانسته اند در سطح وب و تولید محتوای آنلاین موفق باشند و بالعکس چه آدم های بی استعداد در نویسندگی ( از جمله خود من ) که به موفقیت های عجیب و غریب در تولید محتوای آنلاین رسیده اند .
پس پشت صحنه تولید محتوای آنلاین کاملا با چیزی که تصور میکنید متفاوت است .
برای اینکه بتوانید یک تولید کننده محتوای حرفه ای و پولساز یا یک کپی رایتر حرفه ای شوید الزاما نباید استعداد نویسندگی داشته باشید و فقط باید 1 کار انجام دهید ولی همین 1 کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهید .
فقط کافی است مهارت تولید محتوا را به خوبی یاد بگیرید و با تکنیک های تولید محتوا آشنا شوید.
پس مهارت تولید محتوا یک مهارت کاملا یادگرفتنی است اما از طرفی تولید محتوای پست وبلاگ یا هر نوع محتوای دیگری دقیقا مانند رانندگی است .
حتی اگر ساعت ها و روزها کنار دست یک راننده حرفه ای بشینید تا زمانی که خودتان جرئت نکنید و پشت فرمان نشینید و با دست خودتان فرمان ماشین را لمس نکنید نمی توانید مطمئن باشید که رانندگی بلد هستید یا نه .
9- در تولید محتوا باید ایده های عالی را به شکلی حرفه ای و هوشمندانه بدزدید!
سالهای سال است که تولید کنندگان محتوا و تبلیغ نویس ها و نویسندگان زیادی در دنیا مشغول به کار هستند و بیلیون ها ( و یا شایدم بیشتر) ایده و عنوان جذاب تولید کرده اند که موفق بوده اند و در ذهن مخاطب ماندگار شدند .خب چرا از این ایده ها و عنوان ها سرقت هوشمندانه نکنیم ؟
دقت کنید که سرقت هوشمندانه نه کپی غیر هوشمندانه .
تا وقتی که خودتان می توانید حس زیبای خلق کردن یک اثر را تجربه کنید دلیلی ندارد چیزی را کپی کنید . ولی قطعا می توانید از ایده ها و عنوان های موفق الگو بگیرید و اتفاقا به شدت هم موفق شوید.
10-مخاطب این روزها فقط خامه از شیر میگیرد و شیر را کامل نمی خورد !!
کمتر کسی را این روزها می توانید پیدا کنید که وقت بگذارد و بدون اینکه چندین تب مختلف را باز کند یک مطلب را از ابتدا تا انتهای آن بخواند مگر اینکه جزو کرم کتاب های قدیمی باشد که آنها هم این روزها نسل شان رو به انقراض است!
بنابراین در زمان تولید محتوا برای سایت باید این رفتار مخاطب تنبل را در نظر بگیرید که فقط دوست دارد در یک نگاه مقاله حتی طولانی را اسکن کند و ببیند چه چیزی عایدش میشود .
اگر مقاله و محتوای شما پر از کلمات تو در تو مثل یک کتاب چاپی باشد بدون شک مخاطب فقط دنبال کلیک روی علامت ضربدر میگردد .
11- مخاطب امروز دنبال محتوای زود هضم است !
ما هر کاری که بکنیم با توجه به بمباران محتوایی و مشغولیات ذهنی متنوعی که این روزها با حضور موبایل و شبکه های اجتماعی و ارتباطات زیاد و … داریم نمی توانیم حتی برای 1 دقیقه در سکوت به یک چیز خاص فکر کنیم .
انقدر کارها و مسئولیت ها و ارتباطات این روزها پیچیده و متنوع شده است که تمرکز تقریبا غیر ممکن شده است .
خب حالا خودمان را جای مخاطبی بگذاریم که با همه این فکرها و ذهن مشغولی ها در حال خواندن محتوای سایت ماست . مشخصا اگر برای او قابل هضم نباشد سریع صفحه را میبنند و ما را ترک میکند .
12- باید بتوانید هر روز نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری تان را بیشتر کنید
زمانی که بازدید کننده کلمه کلیدی خاصی را جستجو میکند و به سایت شما میرسد ، انتظار دارید بی برو برگرد یک اقدامی کند . مثلا ثبت نام کند ، خرید کند یا ایمیل خود را ثبت کند و یا حتی اقدامی کوچک تر و کم اهمیت تر مانند رفتن به یکی از صفحات داخلی سایت را انجام دهد . ولی با دیدن آمار و ارقام قطعا تعجب میکنید و شاید هم کاملا ناامید شوید .
طبق آمار AdRoll حدود ۹۸% بازدید کنندگانی که برای اولین بار به سایت شما سر میزنند بدون هیچ اقدامی سایت را می بندند . این آمار قطعا ناامید کننده هست و اگر زودتر فکری به حال افزایش نرخ تبدیل نکنید مانند بسیاری از کسب و کارها ورشکست و ناامیدتر از امروز می شوید .
یکی از کارهایی که به شما کمک میکند تولید محتواست . شما به کمک تکنیک های حرفه ای تولید محتوا در چند دقیقه محتوای دکمه ها را جوری بنویسید که مخاطب جز کلیک راه دیگری نداشته باشد!
چرا باید برای برند خودتان یک سبک تولید محتوا داشته باشید ؟
هر شخصی به هدف خاصی وارد فضای محتوانویسی آنلاین میشود و علاقه و انگیزه هر نویسنده و وبلاگ نویسی قطعا با دیگری متفاوت است .
اما نکته‌ای که خیلی مهم است این است که فرقی نمیکند که دوست دارید درباره لوازم آرایش یا روش های لاغری یا کتاب هایی که می خوانید بگویید یا به دنبال راه‌اندازی صفحه‌ای مجازی برای گسترش و مدیریت کسبوکار تجاری خود هستید، در هر حال باید بتوانید به سبک نوشتاری ویژه و منحصر به فرد خودتان برسید. سبکی که هم جذاباست و هم متعلق به خودِ خودِ شما است.
نه تنها در نوشتن بلکه در تولید هر سبک از محتوا در قالب‌های گوناگون باید به زبانی ویژه خودتان برسید.
![]( "کلیک و کشیدن برای جابجایی")
سبک تولید محتوا
در هنگام تعیین سبک تولید محتوا برای برند شخصی خودتان یا کسب و کارتان باید به چه چیزی توجه کنید؟
مهم ترین چیزی که در تولید محتوا باید بدانید این است که : مخاطب شما دقیقاچه کسی است و خصوصیات اخلاقی او چیست و دوست دارد چه چیزهایی بخواند؟
مثلا فرض کنید که مخاطبان شما بیشتر نوجوانان پر شور و پرهیجانی هستند و شما مدام درباره جنگ و بحران خاورمیانه محتوا تولید میکنید و منتشر میکنید !
قطعا کمتر نوجوانی را می توانید در این سن پیدا کنید که کوچکترین علاقه‌ای به این خبرها و این جور دغدغه ها داشته باشد و از خواندن آنها لذت ببرد و همیشه شما را دنبال کند و مشخصا با این سبک تولید محتوا برای همیشه این دسته مخاطب هدف تان را از دست می دهید .
اگر هدف تان واقعا تولید محتوای حرفه ای برای مخاطب خاص است نه نوشتن دلنوشته های روزانه ، برای اینکه بتوانید موفق شوید باید حتما کله‌شقی و لجاجت را کنار بذارید و به فکر این نباشید که فقط جوری بنویسید که خودتان می پسندید و هیچ درکی از احساس و نیاز مخاطب نداشته باشید .
در دنیای تولید محتوا بهتر است چه سبکی را انتخاب کنید ؟
واقعیتی که درمورد دنیای مجازی و اینترنت وجود دارد، این است که همه چیز خیلی خودمانی‌تر برگزار میشود!
یعنی در انتخاب لحن و سبک محتوا لازم نیست مانند « چارلز دیکنز » عمل کنید یا طوری قلمبه سلمبه بنویسید که انگار ویکتور هوگوی عصر حاضر هستید.
شما باید روان، پر انرژی و البته درست بنویسید. مخاطبی که از روی تخت نرم و گرم خود با یک کلیک وارد وبلاگ یا سایت یا یکی از صفحات شبکه های اجتماعی تان میشود، طاقت و حوصله خواندن عباراتی پرطمطراق و باصلابت را ندارد که تداعی‌گر استغنای ادبیات کهن ایران باستان هستند! ( همین چند کلمه سنگین و ثقیل کم کم داشت شما را هم از خواندن ادامه این متن منصرف میکرد ؛-)
البته قطعا باید حواستان باشد از آن طرف بوم نیافتید و انقدر کوچه بازاری ننویسید که مخاطب را جور دیگه ای فرار بدهید . کاملا طبیعی باشید. همین .
تولید محتوا هنر است!
باید درست بنویسید، هر گونه غلط و آشفتگی را از محتوای خود دور کنید و یادتان باشد که تولید محتوا هنر است.
هنر به دنبال این است که با تحت تأثیر قرار دادن عواطف، احساسات و هوش انسانی، پیامی را به مخاطب منتقل کند، شما هم در نوشتن دقیقا باید به دنبال همین هدف باشید و هدفی مشابه داشته باشید. پس تمام تلاش‌تان را به کار بگیرید تا مخاطب را به خود جذب کرده و اعتماد او را برای ماندن جلب کنید.
مخاطب چگونه به شما اعتماد میکند ؟
وقتی بتوانید، ساده و صمیمی بنویسید و هیچ‌گونه غلط املایی و انشایی در محتوای تان نداشته باشد و از همه مهمتر موضوعی جذاب و پرکشش انتخاب کرده باشید، مخاطب به شما اعتماد خواهد کرد.
همیشه خودتان را جای مخاطب بگذارید. واقعا حاضر میشوید متنی را بخوانید که پر از پاراگراف‌های طولانی است و با نگاه کردن به صفحه، انگار لشکری عظیم از مورچه‌های سیاه در حال رژه رفتن روی صفحه سفید هستند؟
جواب من که به این سوال قطعا نه است شما را نمی دانم !
حتی اگر به این موضوع اعتراف نکنید در عمل، در صدم ثانیه، چنین صفحه‌ای را ترک خواهید کرد.
همه ما خاطره خوبی از کلاس‌های درسی که در آن استاد، یک‌بند و بی‌توقف حرف می‌زد، ندارید. درست است؟ ارتباط یک‌طرفه به طور کلی چیز خوبی نیست.
حالا که قرار است تولید محتوا کنید هم باید به این نکته توجه کنید. اگر در نوشتن خود مانند همان استاد پُرچانه و پر فیس و افاده ،یک بند حرف بزنید و حتی نفس نکشید و هیچ نقطه و بخشی از متن را به سؤال یا درگیر کردن مخاطب اختصاص ندهید، او دقیقا همان دانشجویی می شود که به ساعتش زل می زند تا ساعت کلاس تمام شود .
باید تلاش کنید تا در حین تولید محتوا و نوشتن، مدام مخاطب را درگیر بحث کنید. هر چند خط یکبار، او را در ذهن خودتان مجسم کنید و خودتان را به جایش بگذارید و ببینید که چطور میتوانید او را در مسیر خواندن با خود همراه بسازید.
تولید محتوا و زیپ لباس !
در زمان تولید محتوا باید دائما با خودتان فکرکنید که چه طوری می توانید کاری کنید که مخاطب احساس همراهی بیشتری با متن شما داشته باشد. مثلا اگر درباره تعمیر زیپ لباس، مطلبی می‌نویسید، این طور شروع کنید:
«لحظه آخر متوجه می شوید که زیپِ قشنگ‌ترین پیراهنِ داخل کمدتان که می خواستید امشب در میهمانی بپوشید خراب شده است ونمی‌دانید که چه لباس دیگری را جایگزین آن در مهمانی کنید؟»
اگر مخاطب این تجربه را قبلا داشته باشد این نوع سوال در درگیر شدن ذهن مخاطب با محتوا نقش مهمی ایفا میکند.
با یک سوال ساده به او نشان میدهید که کاملا جای درستی آمده است.
شما باید در تولید محتوا یک برند منحصر به فرد و خاص شوید!
لحنی که برای نوشتن انتخاب میکنید هم باید در تمام مطالبی که به اشتراک می‌گذارید کاملا ثابت باشد. می‌دانید چرا؟
این کار باعث میشود که سبک و سیاق خاصی برای شما خلق بشود و از میان تمام متن‌ها و محتواهای موجود بین این همه شلوغی و ازدحام محتوایی، قابل شناسایی باشد.
البته رسیدن به چنین لحن و سبکی که مخاطب از ۱۰۰ هزار فرسخی هم قادر به تشخیص آن باشد، خیلی تمرین و هنر می‌خواهد.
شما باید در تولید محتوا تبدیل به یک برند شوید. برند شدن که فقط محدود به محصولات و تولیدات نیست. شما حتی به عنوان یک فرد عادی هم میتوانید تبدیل به برندی در بین خانواده و دوستان تان بشوید، در تولید محتوا هم می توانید تبدیل به یک برند مشهور و دوست داشتنی شوید!
منبع : رایتینا
